سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در فراگیریش پرهیزگاری نورزد، خداوند به یکی از این سه چیزمبتلایش می کند : یا او را در جوانی بمیراند یا وی را در روستاها بیفکند و یا به خدمت پادشاه مبتلا گرداند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]


ارسال شده توسط امید در 87/7/28:: 7:38 عصر
چندی پیش با یک سایت مواجه شدم که بسیار زیبا و ارزشمند است. شاید بدانید منظورم سایت هابل است. این سایت به طور مجانی عکس هایی که از سیاره ها و ستارگان با دوربین های بسیار قوی بدست آورده در اختیار بازدید کنندگان قرار می دهد. همانطور که  تا به حال هم پی بردید  این موضوع از سوی غربی ها که از کوچک ترین چیز دوست دارند درآمد کسب کنند، بسیار عجیبب است. عکس ها با کیفیت بسیار عالی که دانلود آن ممکن است دقایقی طول بکشد، بدست می آید و همه آن ها هم مربوط به فضا و تجهیزات فضایی است. به نظر می رسد انسان با دیدن این مناظر دست کم در باره جایی فکر می کند که متعلق به آن جاست. راستی انسان می تواند با دیدن این عکس ها در باره بعضی چیزها بیشتر فکر کند. تصور می کنم یک سری عکس های بدون شرح است که شرح آن را هر کسی با مراجعه به خود بیش از دیگران بلد است. راستی اگر کسی خواست می تواند آن را به home page خود را در igoogle تبدیل کند.
کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید در 87/7/25:: 11:28 صبح
غالب خبرگزاری های دنیا الان مشغول پوشش خبری حرف و حدیث های دو نامزد انتخاباتی امریکا هستند. فحش و بد و بیراه به هم می گویند. امور زندگی گذشته همدیگر را برملا می کنند. فسادهای مالی همدیگر رو لو می دهند. اما لااقل دیگه شکلک در آوردن پشت سر یکدیگر را ندیده بودم که امروز دیدم. مک کین با  پشت سر اوباما قیافه اش رو به این صورت در می آورد. شاید خیلی با خودم کلنجار رفتم که در شأن من نیست که با این عکس وبلاگم رو کثیف کنم اما دیدم می توان از آن برداشت نمود. این که دنیای ما قرار هست با دست چه کسانی اداره شود. کسانی که آداب اولیه زندگی شونو نمی دونند. نگیم این کارها ظاهر است که حرف غلطیست . همیشه بدانیم که بواطن امور هیچگاه بدون ظاهر نیست.
کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید در 87/7/21:: 10:20 صبح

اخذ جایزه برای ...واقعاً فکر نمی کردم که انسان تا این اندازه می تواند تغییر کند و به پست ترین افراد تبدیل شود. انسانی معتقد چطور می تواند به جایی برسد که همه آنچه داشت را زیر پا بگذارد. نمی شود تصور نمود که جامعه و محیط در فکر و عمل آدمی تا چه اندازه تأثیر گذار باشد. شخصی که معتقد به دین بود و کارهایش با نام دین و اسلام و تشیع می نوشت و به چاپ می رساند چطور ممکن است تا این اندازه سقوط کند و به ملحدی تمام عیار تبدیل شود. این چیزی است که در باره اکبر گنجی باید گفت. واقعاً باید ترسید نظر خداوند اگر برگردد، هیچ چیزی نمی تواند جایگزین آن شود:
  خبرگزاری فارس:

وی که در سراسر مقاله مفصل کوشیده است انتساب قرآن را به خداوند انکار کند، افزوده است: «چگونه می‌توان حیات فردی به طول چند قرن را موجه نمود در حالی که مطابق مستندات تاریخی ارائه‌شده از سوی محقق ارجمند، جناب مدرسی طباطبایی، این باور برخاسته از نزاع‌های خانوادگی بر سر ارث و میراث و جانشینی است.»

این روزنامه‌نگار که در روزنامه‌های زنجیره‌ای جامعه، طوس، خرداد، صبح امروز، نشاط و دیگر نشریات اصلاح‌طلب قلم می‌زد، پیش از این در مقاله پیشین خود درباره ساختگی‌بودن قرآن مجید به دست پیامبر(ص) تحت عنوان "قرآن محمدی"، ضمن ساختگی‌خواندن مذهب حقه تشیع آورده بود: «مدرسی طباطبایی، در کتاب خود، فرآیند ساخته‌شدن تشیع را تبیین می‌کند. به عنوان مثال، وی با مستندات تاریخی نشان می‌دهد که چگونه گروه کوچکی از یاران امام یازدهم، امام دوازدهم را برساختند. وی مستندات تاریخی بسیاری در کتاب‌اش آورده که مدلولش این است: دوازدهمین امام شیعیان (حضرت مهدی[عج]) وجود خارجی ندارد، امام غایب[عج]، برساخته نزاع‌های خانوادگی بر سر ارث و میراث است.»!

اکبر گنجی که پیش از این خواستار به رسمیت شناختن زنا و همجنس‌بازی در قالب دین شده بود، قصد دارد قسمت دوم و سوم مقاله اخیر خود درباره تشکیک در الهی‌بودن قرآن مجید را ظرف روزهای آینده منتشر کند.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید در 87/7/16:: 8:56 عصر

دیروز به سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور رفتم و در سخنرانی آقای دکتر حسینی و معاونان ایشان شرکت کردم. نکته مهم در سخنان ایشان که برای گروه معارف و الهیات تشکیل شده بود، ادب و وقار ایشان بود که واقعاً تحسین برانگیز بود. حدود یک ساعت بعد از اتمام جلسه جلوی درب آمفی تئاتر ایستاد و به مشکلات دوستان رسیدگی نمود. حتی گفت که نامه شما را همین امشب دستورش را می دهم! اما قبلاً چه رفتاری بود و چه حرف هایی زده می شد که فکر می کنم جای گفتنش نیست. خواستم با این پست از وبلاگ تشکری کرده باشم. هر چند که ایشان وقت سرزدن به این مطالب و وب ها را ندارند. مطلبی هم امروز خواندم که فکر کنم ایشان چندان هم ماندنی نیست. امیدوارم که این طور نباشد.( اینم برای آن گفتم که فکر نکنید این آقا می خواد مسئولیت تقسیم کنه ما هم به نان شب محتاجیم.):

 به گزارش خبرنگار مهر، دکتر سید محمد حسینی امروز در جمع خبرنگاران در مورد مصوبه اخیر مجلس افزود: ما تاکنون از دانشجوی روزانه شهریه دریافت نمی کردیم اما با توجه به مصوبه اخیر مجلس باید از برخی از دانشجویان روزانه شهریه بگیریم که این مسئله مشکل ساز خواهد شد.

وی ادامه داد: این طرح از ابتدا نباید به صورت دو فوریتی مطرح می شد زیرا طرحهای دو فوریتی به صورت کارشناسی مطرح نمی شود و این مشخص نیست که آیا این طرح می تواند مشکل دانشجویان را حل کند یا خیر.

حسینی افزود: سازمان سنجش آموزش کشور و وزارت علوم پیش از این اعلام کرده بودند که می توانند با رسیدگی به شکایات داوطلبان این مشکل را حل کنند. حتی می شد با تعامل با شورای عالی انقلاب فرهنگی اجرای این طرح را از نیمسال دوم انجام داد.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید در 87/7/13:: 8:0 عصر

ندگی پرتلاطم انسانی که هنوز راه را درست انتخاب نکرده و شک دارد یا تصمیم قاطعی برای مسیر ذهنی خود نگرفته، مانند این تصویر است. هر روز حادثه ای او را به تکاپوی جدیدی فرا می خواند. هر روز یک تصمیم و هر روز انتخابی مجدد تمام زحمات گذشته را هدر می دهد. زیر پایش ابر است نه استحکامی دارد و نه استقراری. دایم در حال تغییر و دگرگونی است. به بادی تمام امور به هم می پیچد و شکلی تازه به خود می گیرد. او ثبات را دوست دارد اما نمی تواند. هر قدر می خواهد از این بی ثباتی و دگرگونی های بی حساب کتاب راحت شود، قدرت ندارد. بعد از مدتی هم خودش خسته شده و عطای راه را به لقایش می بخشد.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید در 87/7/13:: 7:0 عصر

اما در این بین هم کسانی هستند که تمام زندگیشان مستقر و با ثبات است. طمأنینه تمام وجودشان را فرا گرفته است. شخصیتشان شکل گرفته و تصمیم های لحظه ای در زندگیشان وجود ندارد. زیر پایشان محکم است و در کارهایشان منتظر شانس و اقبال نیستند. می دانند کجای زندگی خود ایستاده اند و به کجا هم در حال حرکتند. امیدوارند و با عزت به مسیر زندگی خود ادامه می دهند.

روایات و آیات ما در این باره شخصیت افراد گروه اول را مذمت می کند: (مذبذبین بین ذلک لا الی هولاء و لا الی هولاء - و دل و مردّد باشند، نه به سوى مؤمنان یک‏ دل مى‏روند و نه به جانب کافران‏) و بر عکس شخصیت گروه دوم را می ستاید: (المؤمن کالجبل الراسخ لایحرکه العواصف - مؤمنان مانند کوه مستحکمند به طوری که بادهای قوی توان لرزاندن آن ها را ندارند.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید در 87/7/11:: 12:30 عصر
فکر می کنم درس هایی بتوانیم از عید فطر بگیریم:
1. کارهای گذشته مان را با ارزش بدانیم . وقتی برای یک کار جشن می گیریم حتماً آن را با ارزش می دانیم.
2. با ارزش دانستن کارها به معنی استمرار آن نیز هست. خواندن قرآن، امساک از محرمات ، توجه به وقت، ساده نگرفتن اعمال کوچک و از همه مهم تر توجه به شب و عبادت در آن. شاید یک ماه بدون آن که نور خورشید را دیده باشیم نماز صبح خواندیم شاید این کار را بتوان تا سال دیگر استمرار بخشید. خیلی از شیرینی های کارها زود از ذهنمان می رود و  در عوض برخی از کارهای تلخ زود در ذهن پابرجا می شود.
3. انس با خدا و ارتباط با او. خواستن آن موجود متعالی چیزی بود که در این ماه خواستند به ما یاد بدهند اما معلوم نیست آن را یاد گرفته باشیم. واقعاً فطر جشن نزدیکی به او بود. اما ما یا نزدیک نشدیم یا نزدیکیش تا روز بعد به دوری تبدیل شد. مهم استمرار است و استمرار
کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید در 87/7/7:: 12:45 عصر
دیروز حرف آگوستین رو نقل کردم . حرف های وی در باره محبت الهی زیبا بود. برخی شاید مسیحی بودن وی را بهانه کنند و بدان دلیل زیبایی حرف هایش را انکار کنند. اما این کار علاوه بر آن که با عقل و منطق جور در نمی آید، منطبق با شرع هم نیست. نباید به دلیل آن که با عقاید کسی مخالفیم حرف هایش سبک بدانیم. سبک انگاری حرف و اندیشه هر کسی امری نارواست و ما از آن نهی شده ایم. بر عکس تعامل فکری و عقیدتی با افراد مختلف شنیدن صحبت ها و آراء آن ها کاری است که غالب پیشوایان دینی ما بدان همت می گماردند. البته افراط در این باره هم نادرست است. این که هر  حرفی را هر چند که غیر منطبق با یکدیگر است، منطبق با واقع بدانیم، کما این که سروش بدان معتقد است، ما را به نسبی گرایی غرب می کشاند. نسبی گرایی که با هیچ دینی سازگار نیست. در این افراط و تفریط های جاهلانه عاقل آن است که حرف های زیبا را از هر کسی و از هر دینی قبول کند بدون آن که صراط مستقیم را فراموش کند یا نادیده بگیرد. حرف های آگوستین زیباست اما زیبایی کلام معصومان ما در باره محبت به خداوند بی نظیر است.

ِ إِلَهِی کَسْرِی لَا یَجْبُرُهُ إِلَّا لُطْفُکَ وَ حَنَانُکَ وَ فَقْرِی لَا یُغْنِیهِ إِلَّا عَطْفُکَ وَ إِحْسَانُکَ وَ رَوْعَتِی لَا یُسَکِّنُهَا إِلَّا أَمَانُکَ وَ ذِلَّتِی لَا یُعِزُّهَا إِلَّا سُلْطَانُکَ وَ أُمْنِیَّتِی لَا یُبَلِّغُنِیهَا إِلَّا فَضْلُکَ وَ خَلَّتِی لَا یَسُدُّهَا إِلَّا طَوْلُکَ وَ حَاجَتِی لَا یَقْضِیهَا غَیْرُکَ وَ کَرْبِی لَا یُفَرِّجُهَا سِوَى رَحْمَتِکَ وَ ضُرِّی لَا یَکْشِفُهُ غَیْرُ رَأْفَتِک وَ غُلَّتِی لَا یُبَرِّدُهَا إِلَّا وَصْلُکَ وَ لَوْعَتِی لَا یُطْفِئُهَا إِلَّا لِقَاؤُکَ وَ شَوْقِی إِلَیْکَ لَا یَبُلُّهُ إِلَّا النَّظَرُ إِلَى وَجْهِکَ وَ قَرَارِی لَا یَقِرُّ دُونَ دُنُوِّی مِنْکَ وَ لَهْفَتِی لَا یَرُدُّهَا إِلَّا رَوْحُکَ وَ سُقْمِی لَا یَشْفِیهِ إِلَّا طِبُّکَ وَ غَمِّی لَا یُزِیلُهُ إِلَّا قُرْبُکَ وَ جُرْحِی لَا یُبْرِئُهُ إِلَّا صَفْحُکَ وَ رَیْنُ قَلْبِی لَا یَجْلُوهُ إِلَّا عَفْوُکَ وَ وَسْوَاسُ صَدْرِی لَا یُزِیحُهُ إِلَّا أَمْرُک‏


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امید در 87/7/6:: 3:48 عصر

LATE HAVE

   love thee, O Beauty so ancient and so new; late have I loved thee: for behold thou wert within me, and I outside; and I Southside and in my unloveliness fell upon those lovely things that thou has made. Thou wert whit me, and I was not with Thee. I was not with thee. I was kept from Thee by those things , yet had they not been in thee, They would not have been at all. Thou didst call and cry to me to break my deafness: and Thou didst sent fort thy beams and shin upon me and chase away my blindness: Thou didst breath fragrance upon me , and I draw in my breath and do now pant for Thee: I tasted Thee , and now hunger and thirst for Thee: Thou didst touch me , and I have burned for Thy peace

. CHRICTIANTY: St. Augustine


کلمات کلیدی :